پاياننامهی
حاضر نوشتهی خانم سيده طيبه حسيني و با راهنمايي خانم دكتر پروين بهارزاده و
مشاورت خانم دكتر فاطمه علايي رحماني جهت اخذ مدرك كارشناسيارشد در رشتهی الهيات
و معارف اسلامي گرايش علوم قرآن و حديث دانشگاه الزهرا(س)، در اسفند 1390 ارائه
شده است. پایاننامه در چهار فصل و 194 صفحه تدوين شده است.
نويسنده
در فصل اول با عنوان كليات، ابتدا به تبيين مسأله و سؤالهاي پژوهش و فرضيات و نيز
پيشينهی تحقيق پرداخته است.
سؤالات اين تحقيق عبارت است از:
1- چه آفاتي فرهنگ عاشورا
را تهديد ميكند؟
2- عوامل زمينهساز تحريف
و جعل حادثه و تاريخچهی عاشورا كدامند؟
3- تخريبگران نهضت عاشورا
چه كساني هستند؟
4- براي جلوگيري از تخريب
فرهنگ عاشورا چه راهكارهايي وجود دارد؟
فرضيههاي اين پژوهش نيز عبارت است از:
1- مهمترين آفاتي كه
اشاعهی فرهنگ صحيح عاشورا را تهديد ميكند تحريفات لفظي و معنوي است و عمدتاً در
قالب خرافهگويي و جعل حوادث، بدعتآفريني در نحوهی عزاداري و استفاده از
ابزارهاي غيرمشروع و ... جلوه ميكند.
2- قشريگري، تقدسگرايي،
سطحينگري در تبيين معرفتي حوادث عاشورا، رويكرد نقلي صرف به قيام عاشورا، افسانهسرايي
و اسطورهپردازي، نگاه عاطفي نه عقلاني به جريان حادثهی عاشورا از مهمترين عوامل
ايجاد تحريف و جعل در گزارش قيام عاشورا بوده است.
3-
دشمنان دانا و مغرض (مانند امويان، عباسيان و ...)، دوستان نادان، افراد غيرمتخصص
و مداحان ناآگاه نسبت به تاريخ اسلام و فرهنگ و معارف اصيل اسلامي، برخي نويسندگان
كتب مداحي، ناقلان روايات ضعيف و ... عمدهترين تخريبگران فرهنگ عاشورا ميباشند.
4- تأكيد بر فلسفهی وجودي
اين قيام و نيز برنامهريزي دقيق و نظارت از ناحيهی روحانيت و افراد آگاه و
هوشيار بر نحوهی عزاداريها و شناسايي عوامل تخريبگر، مهمترين راهكار جلوگيري
از تخريب اين نهضت ميباشد.
وي در
ادامه به پيشينهی تحقيق در اين زمينه پرداخته و به آثاري چون حماسهی حسيني شهيد
مرتضي مطهري، حسين وارث آدم اثر دكتر علي شريعتي، تأملي در نهضت عاشورا نوشتهی
رسول جعفريان و ... اشاره كرده است.
نويسنده
در ادامه به شرح مفاهيم و اصطلاحاتي چون تحريف و انواع آن، اشاعه، فرهنگ،
عزاداري، مرثيهخواني، روضهخواني، فلسفهی قيام عاشورا و انواع ديدگاههاي دربارهی
اين قيام پرداخته است.
فصل دوم
به عنوان «رويكردهاي مختلف به قيام عاشورا (آسيبها و تهديدها)»، به رويكردهاي
مسيحانه، تقديرگرايانه، وصفي صرف و رويكرد انساني، فرهنگي و طبيعي پرداخته شده
است. وي در اين محورها، اسناد و رواياتي را كه مستند آن رويكردها شده مورد تجزيه و
تحليل قرار داده است و سعي كرده به آنها پاسخ دهد.
در فصل
سوم، تحت عنوان «بازشناسي نشانههاي بدعت و تحريفات در حوزهی اشكال و نمادهاي
برگزاري مراسم»، به مباحثي چون افسانهسرايي در فرهنگ شفاهي عاشورا، اشاعهی
ناصحيح در گفتار و رفتار و ... پرداخته است.
آخرين
فصل اين پاياننامه، عوامل تخريب در فرهنگ عاشورا (تخريبگران و اصلاحگران) نام
دارد كه نويسنده ابتدا به عوامل تخريب چون مدرن شدن جوامع، ورود افراد غيركاردان
به حوزهی دين و ترويج عزاداري به شيوههاي عوامانه، سكوت يا تأييد علما و تسامح
آنها در ادله و مذهبستيزي و بيدادگري حاكمان پرداخته شده است.
در ادامه
موانع تخريب آورده شده است كه از نظر نويسنده عبارتند از:
1- نگرش
منتقدانه و مبارزه با اصلاحگري
2- مشكلات اصلاحگرايان در
بازسازي فرهنگ عاشورا
3-
مبارزه با اشاعهی نامطلوب فرهنگ عاشورا
كه راهكارهاي اين مبارزه عبارت است از اقدامات جدي علما و نخبگان در
شناسايي كتب تاريخي و مقاتل نامعتبر و توقيت و غنيسازي مطالعات تاريخي در حوزهی
دين و ... و نيز همکاری دولت اسلامي با اصلاحگران و حمايت رسانههاي جمعي از
انديشههاي مصلحانه.
نويسنده
در پايان پيشنهاداتي در 8 محور ارائه داده است و سپس تصاويري از انحرافات در
عزاداري در عاشورا را كه در جايجاي پاياننامه به آنها اشاره كرده است آورده
است. در خاتمه هم منابع و مآخذ را ذكر كرده است.
روش
تحقيق، توصيفي ـ تحليلي و روش گردآوري اطلاعات، كتابخانهاي است.